۱۳۹۴ شهریور ۲, دوشنبه

اردوغان و سندرم قدرت‌طلبی رهبران خاورمیانه‌ای

زمانی که ماجرای پارک گزی در بهار 2013 اتفاق افتاد چند ماهی بود که اردوغان روند صلح با پ.ک.ک را آغاز کرده بود، در نوروز آن سال عبدالله اوجالان از زندان امرالی برای نخستین بار پیامی در حمایت از صلح داده بود و آتش بسی جدی میان دولت ترکیه و پ.ک .ک پس از چند دهه مبارزه خونین برقرار شده بود. قبل از آن هم اردوغان کم گام موثر که به  پیشبرد دموکراسی در ترکیه کمک کند برنداشته بود: نمونه اش قطع ید نظامیان از سیاست، یا بهبود وضعیت اقتصادی، یا گامهایی برای ورود به اتحادیه اروپا. اگر اردوغان به جای اینکه در پی ریاستی کردن نظام ترکیه و تداوم قدرت خودش باشد، زودتر از سیاست کناره می گرفت، چه بسا نام او در کنار کسانی چون گاندی و ماندلا به عنوان یکی از سیاستمدارانی که خدمات مهمی به صلح کرده‌اند در تاریخ می ماند.


ولی امان از این سندرم رهبران خاورمیانه‌ای، که با سلام و صلوات به قدرت می رسند، ولی بعد چهاردستی به قدرت می چسبند، و هرگز حاضر نیستند مزایای در قدرت بودن را از دست بدهند. چنین است که اردوغان دستاوردهای خودش در مسئله صلح با کردها را امروز دارد یکی یکی ویران می کند، آنهم برای آنکه در انتخابات زودرس پیش رو 2-3 درصد رای عدالت و توسعه افزایش یابد، ه.د.پ نتواند از آستانه ده درصدی لازم برای ورود به مجلس بگذرد، و آک پارتی باز بتواند به تنهایی قدرت را در دست بگیرد. البته پ.ک.ک هم در این میان کم مقصر نیست. فاعتبروا یا اولی الالباب!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر